حمید رضاحمید رضا، تا این لحظه: 20 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

دکترهای طب سنتی وسوالهای شما

عجب دسته گلی به اب دادیم

سلامممممم    مابدترین دسته گلی که به اب دادیم دیشب بود ماحدود سه روز پیش بود  که سالگرد با با بز رگم بود    که اخر مراسم  ماما نم تصمیم گرفت که با داییم اینا  به ویلای ییلاقیمون که نزدیک کرج بود به نام اسارابرود مابا پسردایی مون  خوش میگذروندیم وبازی زووووووو  میکردیم که  نازنین خواهرم اومد زیر  دستو پا مون وزیرما له شدو گریه کرد مامانم و  خالم عصبانی شده بودند فرداش به دکتر مراجعه کردیمو  ومنتظر خبر خوب بودیم ولی دکتر پای نازنین وکچ گرفت    ...
30 مرداد 1391

گپ

اونایکه   ماه برکت و  نعمت و خوندید وجواب دادید اینو بدونید که خدا یه کارو میکنه یا اگر کاری رو  نمیکنه مصلحتی دران هست     یه روزی  خدا لانه پرنده روخراب میکنه  پرنده گریه میکنه و میگه منکه  کاری نکر دم وبعد میفهمه که  بچه هاش درحال شکار عقاب بودن                 ...
22 مرداد 1391

دارلقران

منو برادرم حدود یکسالی هستش که به کلاس قران میریم. مااز ساعت سه بعد از ظهر تا هشت شب اونجاییم. اونجا فقط قران نمی خونیم بلکه بازیهم میکنیم وزیاد به اردو میرویم  حتی اونجا میخوابیم مثلا به اردوی زیارتی ویاتفریحی هم داریم  که جای شماهم خالی است ...
1 مرداد 1391

ماه رمضان

امسال اولین سالی است که ما تصمیم گرفتیم همه روزهامونو بگیریم . روز اول رو شکر خدا خوب گزراندیم وروزه کامل گرفتیم . سال های قبل روزه سر گنجشکی می گرفتیم  وعاشق وقت اذان و خوردن افطاری هستیم . ...
1 مرداد 1391