حمید رضاحمید رضا، تا این لحظه: 20 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

دکترهای طب سنتی وسوالهای شما

شاعرانه

1391/7/9 21:35
103 بازدید
اشتراک گذاری

   پدرم گفت :  <<برو>>  گفتم : <<چشم>>

مادرم گفت : <<بیا >> گفتم : <<چشم >>

هر چه گفتند به من با لبخند

گوش کردم همه را      گفتم : <<چشم >>

مادرم شاد شد از رفتارم

خنده بر روی پدر  آوردم

با پدر  مادر خود   در هر حال

تا توانستم  نیکی کردم

پدرم گفت : <<تو خوبی پسرم >>

مادرم گفت: << از تو بهتر نیست >>

آسمان خنده به رویم زد و گفت :

<<پسرک از تو خدا هم راضی است . >>

                                   شعر : مصطفی رحماندوست

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)