تولد 8سالگی حمیدرضا
12تیر به مسافرتخوانسار رفته بودیم که همزمان شد با تولد حمیدرضا ...
اون شب شام مهمون خاله ی بابام بودیم و به سرچشمه رفتیم . چون همه دوستام (مهدی -علی -عرفان-متین)اونجابودند تصمیم گرفتیم کیک بخریم و جشن تولدم رو در سرچشمه بگیریم . خیلی خوش گذشت ... همسایه بغلی توی پارک یک دیس بزرگ به تعداد جمعیت ما دلمه به ما داد ...
دستش دردنکنه خیلی چسبید...
جای همه خالی خیلی خوش گذشت....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی